نــا گفتــه هائی از جنس ِ گنــــدم

ஜღ کــسی چه میــدانـد٬ شــایــد زمیــن ِمــا جهنــم ِ سیــ ـاره ای دیــگر بــاشــد...ஜღ

نــا گفتــه هائی از جنس ِ گنــــدم

ஜღ کــسی چه میــدانـد٬ شــایــد زمیــن ِمــا جهنــم ِ سیــ ـاره ای دیــگر بــاشــد...ஜღ

آرامش..

امروز  صب که از خواب پا شدم٬ صب که میگم یعنی ۱:۳۰ ظهر! 

 مامانم گفت بریم ملاقاته دختر عمم!!! البته دیشبم بهم گفته بود! ولی من از رفتن تفره میرفتم! 

سرما خوردگی رو بهانه کردم! (به آدمیزاد نرفتم که! الان چه وقته سرما خوردنه! دارم از استخون درد میمیرم! گلومم درد میکنه!) گفتم حالم خوب نی! 

 بابام گفت گندم بیا٬ خوب میشی اگه از خونه بیای بیرون! به خاطره اینه که زیاد تو خونه میمونی!! مامانمم به بابام گفت ولش کن! دخترتو نمیشناسی چه لجبازیه!!؟! 

خوب چیکار کنم اصن از جمع خوشم نمیاد!! با اینکه خیلی بهمون نزدیکنو همیشه خونمو نن! ولی من بازم معظبم!(فکر کنم اشتباه نوشتمش!!) 

ازتنهاییم لذت میبرم! فقط زمانایی که خیلی اضطراب دارم! اونم فقط تو ی زمینه ی خیلی خصوصی که مخه خودم به جایی قد نمیده! از تنهایی فرار میکنم!! (چی شد؟! خودمم دقیقا نفهمیدم این تیکشو!)

چقدر الان آرامش دارمو خوشحالم از اینکه نرفتم!!  وقتی به مامانم زنگ زدم٬ خیلی اونجا شلوغ بود!! حتی دوس ندارم تصورشو بکنم که بخوام با آرامشی که الان دارم عوضش کنم! 

به خاطره استخون دردم رفتم زیر ِدوش ِآب داغ تا شاید ی ذره استخونام نرم شه!!

بعد با ی نسکافه ی داغ ِ داغ نشستم و دارم از آرامشم لذت میبرم!! 

چقدر چسبید! شاید بهترین و دلچسبترین نسکافه ی عمرمو خوردم!! 

 

*آرزوی گندم:امیدوارم این آرامشا  همیشگی باشه!!(هرکی هر  نوعشو که دوس داره!)

نظرات 13 + ارسال نظر
سولماز شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:18 ب.ظ http://www.solmaz.blogsky.com

وای به آرامشت حسودیم شد... وبلاگ خوبی داری به منم سر بزن.


ممنون...حتما...

آقاپسر شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:50 ب.ظ http://www.aghapesar.ir

سلام

نیدونم ... خیلی وقتا دوست دارم تو جمع باشم ... خیلی وقتا هم نه یعنی اون جمع هم دوست دارم دوستام باشن نه فک فامیل !!!
از جمع های اینجوری خوشم میاد ... یعنی میومد ...
مدتیه تو تنهایی خیلی راحت ترم و از جمع فراری ...

خوب باشی ...

سلام
این حس ی جورایی نِسبیه!!
آره منم دوستانم و به فامیل ترجیح میدم!

حامد یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:03 ق.ظ

درود بر آبجی خانوم
این آرامش الانت رو درک می کنم ، خیلی حال میده بخصوص که کار یا درس هم نداشته باشی !!

سلام داداشی...
خیلی خوبه! انگار تو خلصه ای! رها! بدونه هیچ مزاحمی!

DrEaM GiRl یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:42 ق.ظ http://i-and-me.blogsky.com/

سلام گندم جونم

چه جالب امروز مامان بابای منم رفته بودن عیادت کسی!
و از نبودشون استفاده کردم و رفتم بالاخره چمدونه عروسکام رو خلاص کردم از اتاقشون!

من همیشه تنهایی رو به جمع ترجیح میدن
اگه مجبورم باشم برم تو جمع باید حوصلشُ داشته باشم
و الا سخته تحملش

ایشالا سرماخوردگیتم زودی خوب شه!

امشب که حالِ من خیلی گرفته شد ولی نوشته هاتُ خوندم آرامشت به منم انتقال پیدا کرد! تجسم کردم حالتُ

از دلداریتم ممنون خیلی حس خوبی داشت

برای آرزوتم : آمـــــــــــــــــــــــین

سلام رویایی جونم
ایول پس عملیات با موفقیت انجام شد!!
مرسی گلم...
خیلی ناراحت شدم! امیدوارم زودی خوب شی!
آره امروز خیلی آرامش داشتم! تقریبا دیگه یادم رفته بود چه شکلیه!!
خواهش میکنم...تنها کاری بود که از دستم بر میومد!
راستش خوابم میومد ولی اومد و منتظرت بودم تا ی جورای از حالت با خبر شم! حس کردم خیلی امروز روزِناراحت کننده ای برات بوده که اینجوری اعصابت و به هم ریخته!!
امیدوارم حل شه!!
قوفونت

احسان یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:17 ق.ظ

شما چرا معذرت خواهی می کنید؟
اونی که باید معذرت بخواد منم نه شما
گندم یعنی می خوام گریه کنم به خاطر منم حرف خوردی
دیگه حرف نمیزنم
خیلی خیلی معذرت می خوام
همین

این چه حرفیه احسان؟
ی سوءتفاهم بود که تقریبا حل شد! ما دیگه بزرگ شدیم!
باید مسائلمونو منطقی و مودبانه حل کنیم....
معذرت خواستن از کسی هم به نظر من اصن اشکال نداره!!
وقتی ادمها همدیگرو نمیشناسن از این سوءتفاهما زیاد اتفاق میوفته!
منطقی برخورد کن...
شایدم من تقصیر داشتم !بد برداشت کردم!
به هر حال بهتره که این موضوع کش پیدا نکنه داداش احسان!

احسان یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:40 ق.ظ

آره ولی من باعثش بودم
چشم منطقی برخورد میکنم
آره گندم منم موافقم

DrEaM GiRl یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 05:45 ق.ظ http://i-and-me.blogsky.com/

صب بخیر!

گندم جون من اسم اون کارتونه رو کشف کردم

اومدی ی سر بزن به من

خیالم راحت شد پیدا شد

صب بخیر

راس میگی؟!

وای اومدم!

نگین یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:39 ق.ظ http://www.mininak.blogsky.com

سلین گندم خانومی !
من از سفر برشتم !

منم خیلی تو تابستون سرما می خورم ! چه ضده حالیه تو هوای دااااااااااااغ تبم بکنی !
راستی من حقوووووووووووووووووووووووق سراسری قبول شدم ! هوووووووووووووووووووا !

سلام نگینی
سفرت بخیر عزیزم
آره خیلی ضده حاله!!
راس میگی؟ وای خیلی خوشحالم برات! تبریک میگم خانوم وکیل!!
من رشتم دقیقا زیر رشته ی شماست!

باران محبت یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:28 ب.ظ

سلام
منم مثل تو عاشق تنهایی وآرامشم . چون آرامش بهترین چیز تودنیاست اما تا کی میخوای توی این تنهایی بمونی یه روزی میرسه که دیگه هیشکی دورورت نیست و توحصرت این روزا رو میخوری که چرا از وقتی که برای زندگی کردن در اختیارت بود درست استفاده نکردی مثلا خدایی نکرده همین دخترعمه ای که از گفتی از دنیا رفت اونوقت حصرت این روزو می خوری که چرا دیشب به خونشون نرفتی.
البطه منم الان به نتیجه رسیدم چون الان جایی هستم که حتی نمی صدا شونو بشنوم ویا کوچیک ترین چیز که عکسه ببینم

سلام
بله شما درست میگید! همیشه نمیشه تنها بود!!
الهی٬ متاسفم...
کاش آدرستون رو میذاشتید...

باران محبت یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:32 ب.ظ

ببخشدا از این که نظرم غمگین بود خیلی خیلی ببخشیداین چیزی بود که یه چندروزی فکرمو مشغول کرده بود ومن دنبال یه راهی میگشتم تا از ذهنم خالیش کنم

خواهش میکنم! همیشه واقعیتا غمگینو ناراحت کنندس!
حق با شماست!
خوشحالم که ذهنتون خالی شد!

احسان یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:18 ب.ظ http://ahoorae.wordpress.com

تنهایی خیلی خوشمزس
منم بعضی موقع ها دوسش دارم
ولی یه موسیقی که عاشقشمو با ولوم آخرو به قهوه یا نسکافه ترجیح میدم
اا خو چیکار کنم هرچی شکر میریزم بازم تلخه
ولی هات چاکلتو هستم شدید
یعنی خراب این آرزوهاتم آرزو میکنم خدا براوردش کنه

موسیقیه بلندو دوس دارم برا زمانی که انرژیه زیاد تو بدنم حس میکنم!
ولی زمانی که انگاری تو خلصم٬سکوتو بیشتر ترجیح میدم! یا گوش دادنه آهنگای ملایم!
خوب منم تلخیه قهوه و نسکافه رو دوس دارم دیگه!!
هات چاکلت؟ اونم خوبه!
آمین!

Ara یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 05:07 ب.ظ http://zendegieara.blogsky.com

سلام

لج بازی نکن خوب چه معنی داره آدم لجبازی کنه .
خوبی ؟
وای ببخشید اولش اونطوری اومدم .

منم عاشق تنهایی هستم . و همینطور دوش آب گرم .چای رو ترجیح میدم وقتی آرامش دارم یا سردمه .

امیدوارم آرامش همیشگی باشه برات .

راستی جواب سوالهاتو نوشتم دوست داشتی بیا بخون

سلام
عیب نداره!

ممنونم همینطور برای تو...

چه تضمینی هست من بیامو تو جواب داده باشی؟!

نگین سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:44 ق.ظ http://www.mininak.blogsky.com

زیر رشته ی حقوق ؟ یعنی چه رشته ای ؟!

علوم سیاسی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد