نــا گفتــه هائی از جنس ِ گنــــدم

ஜღ کــسی چه میــدانـد٬ شــایــد زمیــن ِمــا جهنــم ِ سیــ ـاره ای دیــگر بــاشــد...ஜღ

نــا گفتــه هائی از جنس ِ گنــــدم

ஜღ کــسی چه میــدانـد٬ شــایــد زمیــن ِمــا جهنــم ِ سیــ ـاره ای دیــگر بــاشــد...ஜღ

رستوران ِچینی!!..

مرجان ۲شب زنگ زده! 

 میگه: گندم؟ بریم  اون رستوران چینیه!؟! رستوران ِ گل ِسرخه؟ چیه؟! 

بریم اونجا؟! 

حالا اسمشم دقیق نمیدونهاااااااااا!!  

 چی میگیییییییییی؟! بیخیال بابا! من  از این چشم بادومیا فقط سوشیشونو میدونم! اونم از تی وی!! میریم آبرومون میره ها؟؟!

گفت منم نمیدونم! بریم! حال میده!! 

گفتم ول کن تو رو جدت! میریم قورباغه و سوسک میزارن جولو موناااااااااااا؟؟! 

 آخه چه کاریه؟!

میگه: نه بابا! بیا بریم؟! من رفتم این چوباش هست؟ باهاش غذا میخورن؟ ! رفتم از اونا هم خریدم که تمرین کنم! اونجا میرم با اونا غذا بخورم!! 

چن لحضه سکوت کردم! زمانایی که مخم هنگ میکنه!  

میگه چیه؟ باز هنگ کردی؟ 

میگم چی بهت بگم! داغونیاااااااا؟!؟!؟ 

میگه من نمیدونم باید بریم! ... 

هی! بیشتر برا این هنگ کرده بودم که به ی چیزی گیر بده تا طرفو(من بدبختو) راضی به انجامِ کار نکنه! دست از سر ِکچلم بر نمیداره!! 

گفتم بابا بیا بریم همین شاه عبدالعظیم ِخودمون هم ی زیارتی میکنیم! هم اینکه ی کباب و ریحونم مهمونه من ! جهنمه ضرر! بهتره ها؟؟! 

هر کاری کردم! راضی نشد که نشد!!! 

ببین کی دستمو بگیره کشون کشون ببره!!  

*آرزوی گندم:خدایا هیچ کسو بیکار نکن! که بشینه از این فکرا بکنه! اونوقت ترکشش یکی مثه من ِبدبخت و  بگیره!!

نظرات 21 + ارسال نظر
حامد یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:15 ب.ظ http://akhtarsepehr.blogsky.com

سلام

خوبی؟با دو مطلب جدید و یه نظر سنجی اومدم امیدوارم بیای واز مطالب لذت ببری ونظر بدی.حتما هم تو نظر سنجی شرکت کن

سلام

بهزاد منفرد یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:18 ب.ظ http://behzad900.blogsky.com

وبلاگ خوبی داری ذخیره کردم بعدا بخونم به منم سر بزن!

ناشکیبا یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 07:33 ب.ظ http://www.nashakiba.ir

خیلی جالب بود لذت بردم .
به من هم سر بزن[گل][گل][گل]

حامد یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:38 ب.ظ

سلام
"براستی آیا آنها که غذای چینی نخورده اند با آنها که خورده اند برابرند ، هرگز "
آبجی خانوم امتحانش که ضرر نداره ! برو بخور اگه خوب بود و حالتم بد نشد به ما هم بگو بریم امتحان کنیم !

سلام داداشی

ی دفعه ای بفرمایید بنده اینجا موش آزمایشگاهی هستم دیگه!!

. بــانــ و تمـ-شکـ-ـی یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:40 ب.ظ http://tameshki.com

برای مسابقه ی تبلیغاتی مزاحم شدم
دوست ِ من دوست دارم مطلبمو بخونی و اگر مستحق ِ بهترین بودم امشب ساعت 24 در رای گیری گل بکاری !!

قوفون ِچشات!

گربه تنها یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:06 ب.ظ http://devil-angel.blogsky.com

اگر قراره اون مهمون کنه منم میام

شما بفرمایید! مهمونه من!
پیشی خیلی خوشحال شدم اومدی! چون نمیدونم چی شده! میخوام بیام تو وبت مینویسه در بلاگ اسکای نمیباشی!!!
مشکله وبت چیه؟!
نمیتونم بیام!

احسان یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:17 ب.ظ http://ahoorae.wordpress.com

عجب دوست پایه ای
خوب برو دیگه گناه داره
ولی دیگه نه 2 شب
یعنی اگه منم گیر بدم کباب و ریحون مهمونم میکنی؟!

۲شب زنگ زد دعوتم کرد! البته دعوت که نه! با هم بریم!!
به چشم رو چشم...
نه بابا بدم میاد! همش جک و جونور میاد جلو چشم!!

DrEaM GiRl یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:34 ب.ظ http://i-and-me.blogsky.com/

سلام گندم جونم
خوبی؟

wooooow رستوران؟! از نوع چینیش! ای ول!

اسم این غذاهای چینی میاد بوی غذای خام و گیاه های آب پز و اینا میاد تو ذهن آدم
با بوی ساری (درست نوشتم؟!)

خوبه من ازین چاپ استیکا استفاده میکنم عین این خل و چلا باهاش سالاد شیرازیم میخورم!

حالا تو یه بار برو ببین چه جوریه
اگه یکی خواست ما رو بدعوته ببین اگه خوبه بگیم ببرتمون رستوران چینی!

چه دوست باحالی خوبه که
اگه رفتی بت خوش بگذره
شاید رفتی خواستی دوبارم بری چه معلوم

سلام رویایی جونم!!
دوس ندارم!
حالا خوبه شما بوی غذای خام میاد تو ذهنت!!
من هر چی جک و جونوره میاد تو ذهنم!!
چه خوش ذوق! فکر کنم با این دوسته من حسابی مَچ شی!!
باید با هم آشناتون کنم!
نمیدونم والا! ولی اینو میدونم اون بلاخره منو میبره!!

DrEaM GiRl یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:46 ب.ظ http://i-and-me.blogsky.com/

من خوندم ولی نفهمیدم باید تو قسمت کامنتا باید رای بذارم؟؟؟؟؟
پلیز بگو

به رو چشمم الان میام میگم...

DrEaM GiRl دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:22 ق.ظ http://i-and-me.blogsky.com/

ماموریت با موفقیت انجام شد

البته من چند باری نوشته هاشو خوندما... بـــــــــــله

برا دو نفرم دعوت نامه فرستادم
ایشالا که برنده شه

به دوستت بگو برنده شد شیرینیه ما یادش نره

دسته گلت درد نکنه!
مرسی واقعا تو زحمت افتادی

چشم شیرینیه شما محفوظه!

احسان دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:39 ق.ظ http://ahoorae.wordpress.com

ماموریته منم با موفقیت انجام شد(به قول DrEaM GiRl)

دسته گله شما هم درد نکنه!

احسان دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:45 ق.ظ http://ahoorae.wordpress.com

خوب اگه سالرنو دعوت کنم چی؟ اونجا که دیگه جک و جونور نداره!!
نمی تونی کباب و ریحونو بپیچونی

ببخشید؟سالرنو کجاست؟!
من تا حالانشنیدم!

احسان دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:55 ق.ظ http://ahoorae.wordpress.com

دیگه تو اونشو چیکار داری
ولی ازش خوشت میاد
،؛،
شریعتی بالای پل رومی

اه من اصن اونورا رو بلد نیستم!!

اوکی باشه!
روش فکر میکنم!
شیرینیه قبولیته دیگه!!

احسان دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:02 ق.ظ http://ahoorae.wordpress.com

عیب نداره که
مرسیییی
آره گندم شیرینیه قبولیمه

حامد دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:07 ق.ظ

موش آزمایشگاهی !!!!!!!!! دور از جون شما !
آبجی خانوم رای رو دادم !
جایزه هم داره این مسابقه ؟

شوخی کردم!
دسته گلت درد نکنه داداشی!شرمندمون کردید!
هر چی خودتون بگید؟!
فقط لطفا دانشجویی باشه دیگه!! خودتون که در جریانید!!
آهافکر کنم من سوالتونو بد متوجه شدم!
جایزه برا اونایی که شرکت کردن تو مسابقه؟
نمیدونم ! فکر نکنم! همین که جزء برترینها معرفی شن براشون جذابه!

آقاپسر دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:20 ق.ظ http://www.aghapesar.ir

مزه اش واسه دوستت اینه که به زور ببرتت والا راحت راضی بشی که فایده نداره ...
رفتی یه ندا بده ببینیم اگه غذاهاش قابل خوردنه امتحان کنیم

خوب باشی ...


خوب نیست میدونم!

آقاپسر دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:23 ق.ظ

تو رای گیری هم شرکت کردم و به فرموده آجی ! به تمشکی رای دادم ! دلیل دیر شدنش هم این بود که رفتم همه اون کاندیدها رو سر زدم و ۶ ۷ تا مطلبشون رو خوندم که رای دادنم از روی آگاهی باشه

دست گلت درد نکنه داداشی!
بابا تحقیق!! با کنجکاو!!
خوب کردی...

Ara دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:05 ب.ظ http://zendegieara.blogsky.com

سلام آبجی جونم

بابا جدی میگم . نوشتم جواب سوالاتو

حالا اینکه بخوای تلافی کنی و نیای ٬ این قضیه ش فرق میکنه

خیلی سنگدلی که نمیای

سلام داداشی
میدونم چون خوندم!
من اصن عادت به تلافی ندارم!
من؟؟! با منی؟
چطور دلت میاد به من بگی سنگدل؟!؟

احسان سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:24 ق.ظ http://ahoorae.wordpress.com

گندم بازی رو انجام دادم
فقط معذرت به خاطر تاخیرش
و اینکه این تو خوب بازی نکردم

خواهش میکنم!
عیب نداره! بزرگ میشی اونوقت خوب بازی میکنی!!

نگین سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:40 ق.ظ http://www.mininak.blogsky.com

یادم باشه هر وقت اومدم شهرتون (که نمی دونمم کجاس ! ) منو ببری رستوران تایلندی


والا خودم از ترسم هنوز نرفتم!
تایلندی؟ نه اونم خوب نی!

سید احمد حسینی چهارشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:10 ب.ظ http://chasbibenamezakhm.blogsky.com

سلام نام یک پرنده است ...

مجموعه‌ی غزل چسبی به نام زخم از تاریخ دهم مهر عرضه خواهد شد

برای اطلاع از مراکز فروش به وبلاگ مراجعه فرمایید

این مجموعه شامل ۳۷ غزل است که در ۷۲ صفحه توسط نشر هنر رسانه اردیبهشت منتشر شده است.

بی شک نظرات و نقد های شما دوستان عزیز بر این مجموعه غزل برایم آموزنده و راه گشا خواهد بود.

سلام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد