یعنی گه تر از امروز وجود نداشت!!
گم کردنِ گوشی:
صب با بدبختی از جام پاشدم!! نزدیک مترو دیدم گوشیم نیست!! هی بگرد!! پیدا نشد!!
تمام راه و با اون ترافیک سنگین برگشتیم دم سوپری که فک میکردم از جیبم!! یا کیفم!! یا دستم افتاده!!
سگ شده بودم به معنای واقعی!! به زمین و زمون فحش دادم!! بابام میگفت حرص نخور چیزی نیست که !! میخری دیگه!! ی گوشی که این حرفا رو نداره!! ولی من واقعا داغون بودم!! برام خیلی زور داشت!! بلاخره بعد از نیم ساعت رسیدیم همونجایی که پیاده شدم آدامس بگیرم!!
تنها شانسی که امروز آوردم این بود که تو ی جوب باریک که لجن ِسفت بود افتاده بود و کسی ندیده بود برش داره!!
بابام میگفت به خاطر قلبه مهربونته که اینجوری راحت پیدا کردی!!
یک ساعت و نیم تمشکی بدبخت و مترو کاشتم!! کلی شرمندش شدم!! ولی با خنده بهش گفتم این دفه دیگه رکور زدم!! به ۲ساعتم میرسونمش!!
مداد چشم:
مداد چشم ِنازنینمُ که کلی دوسش داشتم و انداختم تو دستشویی!!
دوفی:
امروز بعد از سه ماه انتظار ِ نصفه و نیمه٬ دیدمش!! ولی نمیدونم چرا کاملا بی تفاوت رومو برگردوندم!! بعدشم کلن محلش نذاشتم!!
ولی قیافه ی اون...نمیدونم ی چیزی تو چشاش معلوم بود!! شایدم من اینجور حس کردم!!
بعدم جلوش به ی حالته بی تفاوتِ خیلی بد!! به طنین گفتم من بالا کلاس دارم!! میرم بالا!!
اصلا قیافم شبیه آدمهای منتظر نبود!! بیشتر شبیه آدمهایی بود که با ی چوب خشک برخورد کردن!! اینقدر سرد و داغون!!
برا خودم متاسفم...
بعدشم که اومدم برم بالا وقتی ی نگاه به صورتش کردم قیافش ی جوری شده بود!! نمیدونم ی جورایی انگاری ناراحت ... نمیدونم هر چی بود قیافش مثه چن ثانیه قبل نبود!!
وقتی رفتم سر کلاس به تمشکی گفتم دوفی رو دیدم!! اونم گفت نره؟؟!
منم با ی حالته پرو از خود راضی گفتم بره!! مهم نی!!
تمشکیم ی لبخند که یعنی خودتی تحویلم داد!! بعدشم گفت باز خر شدی تو؟!
وقتی اومدیم پایین نبود!! نامردِ سنگدل رفته بود!!خیلی دلم ازش گرفت فک نمیکردم بره!!
یعنی ی آدم چقدر میتونه سنگدل باشه؟!
از خودمم ناراحت بودم که چرا این جوری رفتار کردم؟!! تمام انتظارام و ...خراب کردم!!
این غدی و کله خریِ من همیشه کار میده دستم!!
طنین:
بعدشم با طنین سر ِی موضوعی بحثم شد و آمپر چسبوندم!! منم زمانایی که عصبانی میشم اصن دسته خودم نیست!! خیلی تند صحبت میکنم و ...
طنینم فک کنم دلش شکست!! البته بعدش بهش زنگیدم و ی ذره حرفیدم باهاش!!
صراف:
مجبور شدم با این استاد ِداغون که ترم ِ ۴کلی اذیتم کرده بود و ... واحد بردارم!!
خدایا چقد امروز زر زد!! از کُل ِفک و فامیلش سر ِکلاس حرف میزنه!! دیگه داشت اشکم در میومد!! خدا بخیر بگذرونه!!
سِکندری:
دم ِدر دانشگاه سیمان و خاک ریختن!! پام پیش خورد و اگه تمشکی منو نگرفته بود ٬ پخش ِزمین میشدم و مسخره ی عام و خاص!!
در ِون!!
اوه اوه این دیگه فاجعه بود!! وقتی از ون پیاده شدم اومدم که پول و بدم٬ دستم کنار در بود آقای راننده هم در و که برقی بود بست!! دستم موند لای در!!
نفسم برای چند ثانیه بالا نمیومد!! باد کرد و کبود شد!! خفن درد میکنه!!
تمشکی میگفت دری به تقی میخوره تو جیغ جیغ میکنی !! چرا الان هیچی نگفتی؟؟!! گفتم اصن نفسم بالا نمیومد!! خیلی درد میکنه!!
اتوبوس:
اومدم بیام خونه٬ دیدم صفِ سواری شلوغه باید خیلی تو صف وایسم! گفتم با اتوبوس بیام!! اتوبوسُ اشتباه سوار شدم!! کُل ِ منطقمونُ ی دور زدم!! آخرم سواری سوار شدم اومدم خونه!!
بد بیاری پشت ِبد بیاری!!
روزی به داغونی ِ روز من فک نکنم کسی براش پیش اومده باشه!!
احساس کردم تمام این بدبیاری ها به خاطره این بود که دل شکوندم!! ناخواسته البته!!
دلِ طنین ُ دلِ.. نمیدونم!! خیلی داغونم ! خیلی!! خدا کمکم کنه!!
نمیدونم با این رفتاری که داشتم باید چیکار کنم!! باید منتظر عواقبه بدش باشم!!
حس میکنم اگه ناراحت شده باشه از دستم و فکرای منفی کنه!! ی تصمیماتی بگیره که برای من زیاد خوشایند نباشه!!
خدا بخیر بگذرونه!!خیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلـــــــــــــــــــــی داغون بود!!
* الان رفتم وب تمشکی اونم امروز ِ من و تعریف کرده منتها فُکاهی!! اگه دوس دارید بخندید و از این حال ِزار که من تعریف کردم در بیاین ی سر برید اون ور!!
اولللللللللللللللل
خوبی احسان؟
آخییییییی دستت خیلی باد کرده؟


تا حالا دل نشکونده بودی، تعجب کرده
یعنی گوشیت خیس شد؟ خراب شد؟
خیالت راحت هیچ تصمیمی برای یه بار این شکلی کردنت نمیگیره که تو رو ناراحت کنه، مطمئن باش خیلی بیشتر از اینا پات وای میسته
برای نظرت خیلییییییییی ممنونممممممم، لطف داری
خیلی داغون!! خیلی باد کرده!!


نه لجنه نیمه خشک بود!! بعدشم گوشیم تو کیفش بود!! خیس نشد!!
آخه احسان باره اولم نی!!
همیشه همینم!! دسته خودمم نی!!!
ولی فک کنم این دفه تیر خلاص و زدم!!
خواهش میکنم! تنها کاری بود که از دستم بر میومد!!
اره احسان جان تازه بوی گندم میده
کلی ادکلن زدیم
جان؟!

آره یادته؟!
گندم نه بوی گند
مرسی بهترم
خوب خدا رو شکر
پس حتما عادت کرده و تو رو همینجوری قبول کرده
برام خیلی خیلی ارزش داشت
خیلی خوشحالم خدا رو شکر!!
نه!! چون اول اینکه ما همدیگرو نمیشناسیم! یعنی نه دوستیم نه... دوم که اخلاقش ی ذره خاصه!!
پاشو بیا خبر خوش دارم

وای کلی ذوقتو کردم!!

از وقتی اومده بودم خونه ی سره استرستو داشتم!!
خدا رو شکر به خوبی تموم شد!!
ادکلن؟!

حتما خیلی خوش بو شده، منم از اون گوشیا می خوام
تمشکی جان ولی ادکلن لازم نداشت که، گندم خودش بوی گل میده
آره! به کیفه گوشیم ادکلن زدم!! احساس میکردم بو میده!!
مرسی
خب گندم جون دیگه چه حسی داشتی عزیزم
میام میگم!
کلی گریه کردم گندمی !!
باورم نمیشه همش امتحان بوده
مامان میگه از اولشم ناراضی بوده . .
باورم نمیشه گندم
امتحانشون از رد شده از هفت خوانه رستمم بدتر بود!
بانو تمشکی منم میتونم بیام؟؟
برو احسان جان!
شوما خودت صاحب خونه ای!
کجا بیای احسان جاااااان ؟!
پیشه تو!
خوب میگی خبر خوش دارم
میذاری!
تو کف اینم که میگی خبر خوش داری ولی
از ذوقه؟
برو عزیزم!
سلام
عجب روزی بوده!! ایشالله که دیگه تکرار نشه !
با این اتفاقاتی که تعریف کردی فکر کنم این مورد دوفی از همه کمتر بد بوده !
اگه برگرده که خوبه اگرم برنگرده عیبی نداره چیزی که زیاده..
ولی این دست موندن لای در خیلی بد بود !
الان چطوره، دکتر رفتی ؟
راستی این تمشکی عجب دوست خوبیه ! یک ساعت و نیم خیلیه !!!!!
سلام داداشی




خیلی داغون بود!
آره فک کنم!
نمیدونم ! تنها کسیه که من ازش خوشم میاد!! تازه اونم هنوز مطمئن نیستم!! دوگانم!!
نه! از دکتر متنفرم! بابا رفته برام باند و پماد و ابنا گرفته الان بستمش!!
ولی درد میکنه!
خیلی ی دونس! آبدیدش کردم!!
تازه میخوام رکورد بزنم برم رو ۲ساعت!!
منظورم وبت بود
اری احسان جان بفرما
اجازه نمیخواد که !
از من ناراحتی ؟!
نه نرو احسان!! هه هه هه


حامد جان اخه درک نداره که اگه بفهمه من خوبم که خوبه
درد ! این همه ازت تعریف کردم!!



حسام همه قاطی شده!!
سلام گندم جونم






!!!!
ووووووووووووووووووووووووووووووووووووو چه روزی بودش امروز!
به جاش فرداش قراره کلی بت خوش بگذره ها
یا شایدم پس فرداش
باور کن امروز چون خیلی بد بوده واست!
خیلیییییییییییه گندم واقعا ها
حتما قراره یه اتفاق خوب اساسی بیفته واست
ان شاالله که یه اتفاق خوب در راهه... این تلفات اون اتفاق خوبس
ای بابا چی کار کردی گندم با خودت این دستت لا در مونده
الهییییییییییی چه دردی کشیدی!
اه ون مزخرف
آره دوستتم خیلی بامزه توصیف کرده بود
ولی قدرشُ بدون خیلی خیلیه هااااااا
سلام رویایی جونم






میدوستمش!!
آره خیلی!
خودم باورم نمیشد اینقد اتفاقای بد تو ی روز پشت سره هم!! حسابی تخریب شدم!!
امیدوارم!!
امیدوارم کردی!!
خدا کنه!!
نمیدونم چجوری شد!!اصن نفهمیدم!! فقط یهو دیدم نصفه دستم نی!!
خیلی درد داره!! الانم دردش بیشتره!
خیلی مزخرف بود!!
من زیاد اینجوریا میشه ! ولی همش در حال خنده ام ! کلی شاکی میشن دوستام ازم !


جز اون قسمت دستت که خیلی ناراحت شدم به همه دیگه متنت خندیدم
خوب باشی...
بقیه ی متنام کجاش خنده دار بود!!
اینقدر ذوقیدی مواظبه قلبتم باش مادر!!
آدم یه انگشتش میره لا در کلی درد میکشه و ...




نازی تو یه دستت اینجوری شده
اصلن نمیتونم تصور کنم الهییییییییی
خدا واست نگهش داره
آمــــــــــــــین
آخ خیلی ستم بود رویایی جونم
مخصوصا اگه چب دست باشی و دسته چپتم له شده باشه!!!
رسما بدبختی!!
انگشتامو نگه داره؟؟!
آمین!!
نه دوستتُ گفتم نگه داره!




واااای
اِ پ تو ام چپ دستی ای وللللللل
چه حُسنِ تفاهمی
آها! درد دستم زده به مخم دیگه نمیکشه!! همون ی ذره هم که داشتم به باد رفت!!
وووووووووووووووووووووووووییییییییییییییییییییییییییی یعنی شووووووووووماااااااااااااااااااااااا هم چب دستید؟!!
میگن چب دستا خیلی باهوشنا؟؟!!!
چب دست که هستی تو زمستونم که به دنیا اومدی!! دیگه ی دونه ای!
اون روز نه تنها برای تو ... برای هر کس کنار تو بوده روز بدی بوده
همه را یه جوری قهوه ای کردی .... حتی مداد ..... موبایلو
ولی خوب آخر شب یه دوش میگرفتی
.
ببخش اگر زیادی شوخی کردم
اوهوم! الان که دارم فک میکنم میبینم ترکشم خیلی ها رو خواسته و نا خواسته گرفت!!

همین از در رسیدم پریدم تو حمام!!
خواهش پیشی جان
تو هم که داغونیا!! کل بلاهای آسمونی و زمینی سر تو میاد
میبینی!!
وای گوشی من تو خونه گم بشه زمین و زمانو بهم می ریزم! حالا تو خیابون گم بشه فکر کنم درجا سکته بزنم
منم برام پیش اومده که کل بدبیاریای چند ماه یه دفعه سرم خراب بشن! عزیزم صدقه بده برای رفع بلاهای این مدلی
خدا نکنه!!
صدقه دادم چن تا باهم از ترسم!!
فک کنم اگه صدقه نمیدادم مثلا اتوبوسی تریلی چیزی از روم رد میشد!!
میسی گلمـــــــ
واقعـــا که روز داغــونی بووووووووووووووووده
خیلــــــــــــــلی لیلا جون!
آبجی خانوم دستت چطوره ، بهتر شده؟
ممنونم داداشی..
بهتره٬ ولی هنوز باد داره و بعضی وقتا هم قاط میزنُ خیلی دردش بیشتر میشه!!