سال ۹۰سال خوشی ها..

 امروز رفتیم با نوشی و طنین سینما چراغ قرمزُ دیدیم! هفته ی پیشم حوالی اتوبان!! واقعا پولمونو ریختیم تو سطل زباله!! از اونجایی که منو نوشی تو هیچ شرایطی نمیزاریم بهمون بد بگذره!! کلا داشتیم با هم کشتی میگرفتیم!! دیگه بیخیال فیلم شده بودیم!! فقط ی دوبنده کم داشتیم تا مسابقه رو علنی کنیم!! کلی هم خندیدیم! این طنین نامردم همش به نوشی کمک میکرد منو وسط گیر انداخته بودن! محاصره شده بودم!! ولی از پس جفتشون بر اومدم!!

* بوی عیدُ حس نمیکنم! فقط امروز که طنین یادآوری کرد عید پارسالُ ی ذره بوش اومد!! راس میگفت پارسال این موقع چه حالُ هوایی داشتم!! ولی امسال!!.. 

*امروز به پیشنهاد یکی از دوستان ِخیلی نزدیکم چادر سر کردم!! کلا هر کی میدید منو این شکلی بود دقیقا!! جالب اینجاست که اول نه طنین نه نوشی نه شیوا هیچ کدوم بهم سلام ندادن!! کلا تو شک بودن!! خوب اینم برا خودش ی تنوع بود!هم برا خودم همه برا دوستان! 

دوباره فردا عین ِهمیشه!! همه دیگه به سلامت روانم شک میکنن!! 

*همسر دوست مامی فوت کرده..خدا رحمتش کنه و به خانوادش صبر.. 

*عید همه مبارک باشه..سال ۹۰با بهترین خوشی ها برای همه..آمین