دیشب رو تختم دراز کشیده بودم و هی ول میخوردم که خوابم ببره ولی کلا فایده نداشت! چند شبه که همینطور شدم زودتر از ۳ یا ۴خوابم نمیبره! ی مسیج از ی دوس گرفتم که خیلی بهم آرامش داد..هر وقت بهش نگاه میکنم انگار دلم ی جوراییی قرص میشه برا همین خواستم اینجا بنویسم که هم جلو چشم باشه هم اینکه شاید به دوستامم مثه من آرامش داد
گفتم در دلم امید نیست٬گفت:هرگز از رحمتم ناامید نباش(زمر۵۳)
گفتم احساس تنهایی میکنم٬گفت:از رگ گردن به تو نزدیک ترم(قاف۱۶)
گفتم فک میکنم مرا از یاد برده ای ؟!گفت:مرا یاد کن تا یادت کنم(بقره۱۵۲)
گفتم:در دلم شادی نیست٬گفت:باید به فضل و رحمتم شادمان شوی(یونس۵۸)
گفتم تا کی باید صبر کنم؟گفت:همانا یاریم نزدیک است(بقره۲۱۴)
و چه کسی از او راستگوتر؟(نسا۸۷)
*نوشی رفته کربلا ..هر چند که من باهاش رفتم!! امیدوارم سلامت برگرده